ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 28 ساله )

با توجه ب اتفاقاتی ک طی سه سال قبل برام پشت سرم اتفاق افتادن دچار ناامیدی و بی حوصلگی یا به عبارتی افسردگی شدم . شکست عشقی در سال 93 ک بعد از اون ب شکلی قدرت تصمیم گیری و تمرکز ازم گرفته شده ... از سن 20 سالگی مغازه زدم و تا 24 سالگی صاحب خونه و ماشین و مغازه بودم ولی بعد از اون شکست عشقی کم کم دیگه میلی ب کار نداشتم . همش کم حوصله . با تمام رفقا قطع رابطه کردم . دو سال پیش پول نزول گرفتم و کار ب جایی رسیده ک مغازه و ماشین را ب کل از دست دادم . فقط موند خونه و ماهی یک تو من بدهی . از پارسال تا حالا هم ک سربازم و شرایط واقعا برام سخت شده . بدون هیچ حامی و و پشتیبان .با هزار فکر و خیال .. چند ماهی میشه ک زیاد ب فکر خودکشی میفتم آخه با شرایط کنونی و شرایط سخت مالی هیچ امیدی ب زندگی و آینده ندارم .... در ضمن من قبل از این اتفاقات فوق العاده آدم بی خیال . اهل تفریح و رفیق بازی و خانواده دوست بودم ولی الان هیچ فقط دوست دارم تنها باشم یا بخوابم ... ممنون از وقتی ک گذاشتین ببخشید اگه طولانی شد


مشاور (خانم موحدنساج)

سلام به شما پرسشگر محترم و سپاس بابت اعتمادتان به راسخون، امیدوارم این پاسخگویی زمینه ای باشد برای رفع مشکل شما.
انسانها در طول عمر شرایط ناگوار و سخت بسیاری را پشت سر می گذارند و این خاصیت دنیای ماست، که گاه به مرادمان پیش می رود و گاه چهره ای دگرگون به ما نشان می دهد. مشکلات برای همه وجود دارد ولی تفاوت در نوع برخود ما انسانها با آنهاست. برخی بدون در نظر گرفتن گرفتاری های بقیه فقط به زندگی ظاهری و اکنون دیگران نگاه کرده و با مقایسه آن با زندگی کنونی خود فقط افسوس می خورند. برخی دیگر چشم خود را به دنیا بسته و فقط در جهت تغییر شرایط خود به پا خواسته و با تلاشی مداوم در پی کسب موفقیت می دوند. این ها شعار نیست، بلکه واقعیت زندگی دنیای اطراف ماست. در همین زمان با وجود مشکلات فوق العاده عمیق اقتصادی، با مشاهده مردم پی به این موضوع می بریم. برخی فقط شکایت می کنند، برخی کار را کنار گذاشته و منتظر بهبود شرایط هستند، برخی در پی سودجویی و کلاه برداری و کسب منافع نامشروع از شرایط کنونی هستند، برخی دیگر بدون نامیدی در تلاش برای رسیدن به اهداف خود هستند ولی در این شرایط به دنبال تحلیل صحیح شرایط مشورت و پیدا کردن بهترین راه برای رسیدن به خواسته خود هستند. برد واقعی و ماندگار فقط با گروه آخر است. بقیه شاید اکنون بتوانند از خود و مسئولیتشان فرار کنند اما در نهایت فقط پشیمانی برای از دست دادن زمان را خواهند داشت. شما اکنون در اوج جوانی هستید، خیلی از افراد بعد  از ۴۰ سالگی به خود آمده و شروع می کنند. پس تا دچار پشیمانی نشده اید از ابتدا شروع کنید. ابتدا مهم ترین هدف گذشته یتان را به یاد آورید و درباره آن فکر کنید ببینید اکنون با برنامه ریزی دقیق از ابتدا مایل به دنبال کردن آن هستید یا خواستار دنبال کردن هدفی جدید هستید.
- بعد از انتخاب هدفتان مثل شروع کاری جدید و .... در جهت رسیدن به آن برنامه ریزی کرده و قدم های رسیدن به آن را با بیان تاریخ احتمالی دست یابی به آن یادداشت کنید.
- به دلیل افسردگی که دچار شدید و شاید باعث مشکلاتی در دست یابی به اهدافتان باشد، بهتر است به صورت حضوری به صورت مرتب تا برطرف شدن مشکل به مشاوری مجرب در زمینه افسردگی مراجعه کنید.
- داستان زندگی انسانهای موفق را بخوانید. خواهید دید که مشکلات آنها اگر بیشتر از شما نبوده باشد، کمتر هم نیست. پس هیچ گرفتاری نباید جلو پیشرفت را بگیرد.
- از ناکامی هایتان درس بگیرید، و دوباره راه اشتباه گذشته را طی نکنید. و با استفاده از این تجربیات ارزشمند در انتخاب گامهای صحیح بهره مند شوید.
- اعتماد به نفس مردان در گرو کار موفق است، پس ابتدا به کارتان سامان دهید تا دوباره شادابی و انرژی گذشته یتان را باز یافته و سپس در پی پیدا کردن همراهی واقعی و مطمئن برای ادامه زندگیتان باشید.
- حتما ورزش کنید، ورزش جذب اکسیژن فراوان برای مغز، روی تمام عملکردهای فکری و حرکتی و انگیزه ای شما تاثیری شگرف خواهد داشت.
- به خدا توکل کنید و با سپردن زندگیتان به دست صاحب الزمان، از آنها راهیابی به بهترین راهها و رسیدن به سعادت را طلب کنید.
موفق باشید.
 
بیشتر بخوانید:
افسردگی مردان معمولاً تشخیص داده نمی شود